معنی গরম
গরম
گرم و طاقت فرسا، داغ
دیکشنری بنگالی به فارسی
واژههای مرتبط با গরম
নরম
নরম
مُلایِم، نَرم، نَرمی، لَطیف، نَرم و فِشُردِه
دیکشنری بنگالی به فارسی
পরম
পরম
ماوَرایی، مُطلَق، یابَندِه
دیکشنری بنگالی به فارسی
চরম
চরম
شِدَّت، اِفراطی، بیشتَرین
دیکشنری بنگالی به فارسی