جدول جو
جدول جو

معنی খসখসে

খসখসে
خشن، خراش دار، زبر، زبر بودن، خراشیده، به طور خشن، خام، گراز مانند، کریسپی، خش دار، زبره
دیکشنری بنگالی به فارسی

واژه‌های مرتبط با খসখসে