معنی কাটা
কাটা
قطع کردن، بریدن، کوتاه شده، برش کردن، کسر، برش خورده
دیکشنری بنگالی به فارسی
واژههای مرتبط با কাটা
ফাটা
ফাটা
پارِه پارِه، تَرَک خُوردِه
دیکشنری بنگالی به فارسی
কাটার
কাটার
بَرَندِه، بُریدَن
دیکشنری بنگالی به فارسی