معنی একাকীভাবে
একাকীভাবে
تنها و غمگین، به تنهایی، تنها
دیکشنری بنگالی به فارسی
واژههای مرتبط با একাকীভাবে
এককভাবে
এককভাবে
بِه طُورِ مُنحَصِر بِه فَرد، بِه تَنهایی
دیکشنری بنگالی به فارسی