معنی উল্টানো
উল্টানো
واژگون شدن، وارونه، معکوس کردن، برگشت دادن، بازآوری
دیکشنری بنگالی به فارسی
واژههای مرتبط با উল্টানো
উলটানো
উলটানো
وارونِه کَردَن، بَرگَرداندَن، بَرعَکس کَردَن
دیکشنری بنگالی به فارسی