معنی অবৈধতা
অবৈধতা
غیرقانونی بودن، نامشروع بودن، بی اعتباری
دیکشنری بنگالی به فارسی
واژههای مرتبط با অবৈধতা
বৈধতা
বৈধতা
قانونی بودَن، اِعتِبار، مَشروعِیَت، قانونیَّت
دیکشنری بنگالی به فارسی
অবৈধ
অবৈধ
غِیرِقانونی، نامُعتَبَر، غِیرِمُجاز
دیکشنری بنگالی به فارسی