معنی অবরুদ্ধ
অবরুদ্ধ
محدود، مسدود شده است
دیکشنری بنگالی به فارسی
واژههای مرتبط با অবরুদ্ধ
ক্রুদ্ধ
ক্রুদ্ধ
خَشمگین، عَصَبانی، عاصِف
دیکشنری بنگالی به فارسی
অশুদ্ধ
অশুদ্ধ
ناپاک، نَجِس
دیکشنری بنگالی به فارسی