جدول جو
جدول جو

معنی অনুমান করা

অনুমান করা
تقریبی کردن، حدس زدن، فرض کردن، استنباط کردن، گمان کردن، تخمین زدن، فرضیّه سازی کردن، محاسبه کردن
دیکشنری بنگالی به فارسی