معنی يُهَيِّجُ
يُهَيِّجُ
آشوب کردن، تحریک می کند
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با يُهَيِّجُ
يُهَذِّبُ
يُهَذِّبُ
تاه شُدَن، او پالایِش مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يُهَدِّئُ
يُهَدِّئُ
آرام کَردَن، آرام مِی گیرَد
دیکشنری عربی به فارسی
يُقَيِّمُ
يُقَيِّمُ
اَرزیابی کَردَن، اَرزیابی مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يُقَيِّدُ
يُقَيِّدُ
مَحدود کَردَن، او مَحدود مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يُفَرِّجُ
يُفَرِّجُ
آزاد کَردَن، تَسکِین مِی دَهَد
دیکشنری عربی به فارسی
يُغَيِّرُ
يُغَيِّرُ
تَغییر دادَن، او تَغییر می کُنَد
دیکشنری عربی به فارسی
يُعَيِّنُ
يُعَيِّنُ
مَنصوب کَردَن، مَنصوب مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يُزَيِّنُ
يُزَيِّنُ
تَزئِین و آرایِش کَردَن، تَزئِین مِی کُند، زینَت دادَن
دیکشنری عربی به فارسی