معنی يُوَجِّهُ
يُوَجِّهُ
اشاره کردن، او کارگردانی می کند، واگذار کردن
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با يُوَجِّهُ
يُؤَجِّلُ
يُؤَجِّلُ
تَعطیل کَردَن، او بِه تَعویق مِی اَندازَد
دیکشنری عربی به فارسی
يُؤَجِّرُ
يُؤَجِّرُ
اِجارِه دادَن، او اِجارِه مِی دَهَد
دیکشنری عربی به فارسی
يُوَقِّرُ
يُوَقِّرُ
اِحتِرام گُذاشتَن، او اِحتِرام مِی گُذارَد
دیکشنری عربی به فارسی
يُوَفِّرُ
يُوَفِّرُ
تَسهِیل کَردَن، او فراهَم مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يُوَضِّحُ
يُوَضِّحُ
توضیح دادَن، واضِح اَست، تَصوِیر کِشیدَن
دیکشنری عربی به فارسی
يُوَسِّعُ
يُوَسِّعُ
گُستَرِش دادَن، گُستَرِش مِی یابَد
دیکشنری عربی به فارسی
يُوَزِّعُ
يُوَزِّعُ
تَوزِیع مُجَدَّد کَردَن، تَوزِیع کُنید، تَوزِیع کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
يُوَاجِهُ
يُوَاجِهُ
هَم راستا کَردَن، او روبِرو مِی شَوَد، مُقابِل شُدَن
دیکشنری عربی به فارسی
يُنَبِّهُ
يُنَبِّهُ
هُشدار دادَن، او هُشدار مِی دَهَد
دیکشنری عربی به فارسی