معنی يُوَاجِهُ
يُوَاجِهُ
هم راستا کردن، او روبرو می شود، مقابل شدن
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با يُوَاجِهُ
يُوَجِّهُ
يُوَجِّهُ
اِشارِه کَردَن، او کارگَردانی مِی کُند، واگُذار کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
يُوَائِمُ
يُوَائِمُ
فَرهَنگ پَذیری، هَماهَنگ مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يُوَافِقُ
يُوَافِقُ
تَوَافُق داشتَن، او مُوافِق اَست، تَأیید کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
يُوَاصِلُ
يُوَاصِلُ
وابَستِه کَردَن، او اِدامِه مِی دَهَد
دیکشنری عربی به فارسی
يُفَاجِئُ
يُفَاجِئُ
پَریشان کَردَن، او غافِلگیر مِی کُند، شِگِفت زَدِه کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی