معنی يُمَوِّلُ
يُمَوِّلُ
یارانه دادن، او تامین مالی می کند
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با يُمَوِّلُ
يُمَثِّلُ
يُمَثِّلُ
مِثال زَدَن، نِشان می دَهَد، نَمادین بودَن
دیکشنری عربی به فارسی
يُحَوِّلُ
يُحَوِّلُ
خُودکار کَردَن، تَبدیل مِی کُند، تَغییر دادَن
دیکشنری عربی به فارسی
يُؤَجِّلُ
يُؤَجِّلُ
تَعطیل کَردَن، او بِه تَعویق مِی اَندازَد
دیکشنری عربی به فارسی
يُمَسِّحُ
يُمَسِّحُ
مُقَدَّس کَردَن، او پاک مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يُمَجِّدُ
يُمَجِّدُ
سِتایِش کَردَن، او تَجلیل مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يُلَوِّثُ
يُلَوِّثُ
آلودِه کَردَن، آلودِه مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يُقَوِّضُ
يُقَوِّضُ
تَضعیف کَردَن، تَضعیف مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يُقَلِّلُ
يُقَلِّلُ
کاهِش دادَن، کاهِش مِی دَهَد
دیکشنری عربی به فارسی
يُفَوِّضُ
يُفَوِّضُ
مُجاز کَردَن، او تَفویض مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی