معنی يُكَفِّرُ
يُكَفِّرُ
جبران کردن، او کافر است
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با يُكَفِّرُ
يُوَفِّرُ
يُوَفِّرُ
تَسهِیل کَردَن، او فراهَم مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يُؤَجِّرُ
يُؤَجِّرُ
اِجارِه دادَن، او اِجارِه مِی دَهَد
دیکشنری عربی به فارسی
يُؤَثِّرُ
يُؤَثِّرُ
تِکان دادَن، تَاثیر مِی گُذارَد، تأثیر گُذاشتَن
دیکشنری عربی به فارسی
يُوَقِّرُ
يُوَقِّرُ
اِحتِرام گُذاشتَن، او اِحتِرام مِی گُذارَد
دیکشنری عربی به فارسی
يُنَفِّذُ
يُنَفِّذُ
اِجرا کَردَن، اِجرا مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يُقَدِّرُ
يُقَدِّرُ
تَقریبی کَردَن، او قَدردانی مِی کُند، تَخمِین زَدَن
دیکشنری عربی به فارسی
يُفَسِّرُ
يُفَسِّرُ
توضیح دادَن، او تُوضِیح مِی دَهَد
دیکشنری عربی به فارسی
يُغَيِّرُ
يُغَيِّرُ
تَغییر دادَن، او تَغییر می کُنَد
دیکشنری عربی به فارسی
يُعَطِّرُ
يُعَطِّرُ
عِطر دادَن، او عِطر مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی