معنی يُغضِبُ
يُغضِبُ
عصبانی کردن، او عصبانی می شود
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با يُغضِبُ
يُغَضِبُ
يُغَضِبُ
ناخُشنود کَردَن، او عَصَبانی مِی شَوَد
دیکشنری عربی به فارسی
يُغمِرُ
يُغمِرُ
غوطِه وَر کَردَن، او غَلَبِه مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يُغبِشُ
يُغبِشُ
مُبهَم کَردَن، او فَریب مِی دَهَد
دیکشنری عربی به فارسی
يُرعِبُ
يُرعِبُ
وَحشَت زَدِه کَردَن، او وَحشَت مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يُخضِعُ
يُخضِعُ
تَسلِیم کَردَن، رام کُن، تابِع کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
يُتعِبُ
يُتعِبُ
خَستِه کَردَن، او خَستِه مِی شَوَد
دیکشنری عربی به فارسی
يَغضَبُ
يَغضَبُ
عَصَبانیَّت داشتَن، او عَصَبانی مِی شَوَد
دیکشنری عربی به فارسی
مُغضِب
مُغضِب
عَصَبانی کُنَندِه، عَصَبانی
دیکشنری عربی به فارسی