معنی يُغَيِّرُ
يُغَيِّرُ
تغییر دادن، او تغییر می کند
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با يُغَيِّرُ
يُؤَجِّرُ
يُؤَجِّرُ
اِجارِه دادَن، او اِجارِه مِی دَهَد
دیکشنری عربی به فارسی
يُؤَثِّرُ
يُؤَثِّرُ
تِکان دادَن، تَاثیر مِی گُذارَد، تأثیر گُذاشتَن
دیکشنری عربی به فارسی
يُهَيِّجُ
يُهَيِّجُ
آشوب کَردَن، تَحریک مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يُوَقِّرُ
يُوَقِّرُ
اِحتِرام گُذاشتَن، او اِحتِرام مِی گُذارَد
دیکشنری عربی به فارسی
يُوَفِّرُ
يُوَفِّرُ
تَسهِیل کَردَن، او فراهَم مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يُكَفِّرُ
يُكَفِّرُ
جُبران کَردَن، او کافَر اَست
دیکشنری عربی به فارسی
يُقَيِّمُ
يُقَيِّمُ
اَرزیابی کَردَن، اَرزیابی مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يُقَيِّدُ
يُقَيِّدُ
مَحدود کَردَن، او مَحدود مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يُقَدِّرُ
يُقَدِّرُ
تَقریبی کَردَن، او قَدردانی مِی کُند، تَخمِین زَدَن
دیکشنری عربی به فارسی