معنی يُرسِلُ
يُرسِلُ
ارسال کردن، می فرستد
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با يُرسِلُ
يُكمِلُ
يُكمِلُ
مُکَمِّل کَردَن، او اِدامِه مِی دَهَد
دیکشنری عربی به فارسی
يُشعِلُ
يُشعِلُ
اِشتِعال کَردَن، مُشتَعِل مِی شَوَد
دیکشنری عربی به فارسی
يُبذِلُ
يُبذِلُ
اِعمال کَردَن، خَرج مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يُبدِلُ
يُبدِلُ
جایگُزین کَردَن، او جایگُزین مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يُسرِعُ
يُسرِعُ
تَسریع کَردَن، او سُرعَت مِی گیرَد، شِتاب کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
يُرعِبُ
يُرعِبُ
وَحشَت زَدِه کَردَن، او وَحشَت مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يُربِكُ
يُربِكُ
مُتَحَیِّر کَردَن، گیج می کُنَد
دیکشنری عربی به فارسی
يُذهِلُ
يُذهِلُ
مَبهُوت کَردَن، شِگِفت زَدِه مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يُدخِلُ
يُدخِلُ
دُوبارِه مُعَرِّفی کَردَن، او وارِد مِی شَوَد
دیکشنری عربی به فارسی