معنی يُدَاعِمُ
يُدَاعِمُ
حمایت کردن، او حمایت می کند
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با يُدَاعِمُ
يُدَاعِبُ
يُدَاعِبُ
نِگَهداری کَردَن کودک، او مُعاشِقِه مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يُوَائِمُ
يُوَائِمُ
فَرهَنگ پَذیری، هَماهَنگ مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يُلَائِمُ
يُلَائِمُ
مُناسِب کَردَن، مُناسِب اَست، مُناسِب بودَن
دیکشنری عربی به فارسی
يُضَاعِفُ
يُضَاعِفُ
تَقوِیت کَردَن، دوبل
دیکشنری عربی به فارسی
يُصَارِمُ
يُصَارِمُ
سَخت کَردَن، او سَختگیر اَست
دیکشنری عربی به فارسی
يُسَاعِدُ
يُسَاعِدُ
کُمَک کَردَن، کُمَک مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يُدَاهِنُ
يُدَاهِنُ
تَحسِین کَردَن، چاپلوسی مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يُدَافِعُ
يُدَافِعُ
حِمایَت کَردَن، دِفاع مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی