معنی يُخَفِّفُ
يُخَفِّفُ
کاهش دادن، تسکین می دهد
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با يُخَفِّفُ
يُوَفِّرُ
يُوَفِّرُ
تَسهِیل کَردَن، او فراهَم مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يُنَفِّذُ
يُنَفِّذُ
اِجرا کَردَن، اِجرا مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يُكَفِّرُ
يُكَفِّرُ
جُبران کَردَن، او کافَر اَست
دیکشنری عربی به فارسی
يُعَرِّفُ
يُعَرِّفُ
آشِنا کَردَن، تَعرِیف مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يُصَفِّقُ
يُصَفِّقُ
تَشوِیق کَردَن، کَف مِی زَند
دیکشنری عربی به فارسی
يُخَطِّطُ
يُخَطِّطُ
تَدوین اِستِراتِژی کَردَن، او بَرنامِه ریزی مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يُخَصِّصُ
يُخَصِّصُ
اِختِصاص دادَن، او تَخصِیص مِی دَهَد
دیکشنری عربی به فارسی
يُخَصِّرُ
يُخَصِّرُ
خُلاصِه کَردَن، او کوتاه مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يُخَدِّرُ
يُخَدِّرُ
بی حِسّ کَردَن، بی حِسّ مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی