معنی يُبهِرُ
يُبهِرُ
جذب کردن، خیره می شود
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با يُبهِرُ
يُزهِرُ
يُزهِرُ
شُکوفِه دادَن، شُکوفا مِی شَوَد
دیکشنری عربی به فارسی
يُبهِجُ
يُبهِجُ
شاد کَردَن، او خُوشحال مِی شَوَد
دیکشنری عربی به فارسی
يُفقِرُ
يُفقِرُ
فَقیر کَردَن، او فَقیر مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يُغمِرُ
يُغمِرُ
غوطِه وَر کَردَن، او غَلَبِه مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يُعذِرُ
يُعذِرُ
عُذر خوٰاستَن، خُودَش را بَهانه مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يُبعِدُ
يُبعِدُ
بیگانِه کَردَن، دور نِگَه مِی دارَد
دیکشنری عربی به فارسی
يُبعِثُ
يُبعِثُ
اِرسال کَردَن، او مِی فِرِستَد
دیکشنری عربی به فارسی
يُبرِزُ
يُبرِزُ
آشکار کَردَن، بَرجَستِه اَست
دیکشنری عربی به فارسی
يُبذِلُ
يُبذِلُ
اِعمال کَردَن، خَرج مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی