معنی يُبهِجُ
يُبهِجُ
شاد کردن، او خوشحال می شود
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با يُبهِجُ
يُبهِرُ
يُبهِرُ
جَذب کَردَن، خیرِه مِی شَوَد
دیکشنری عربی به فارسی
يُبعِدُ
يُبعِدُ
بیگانِه کَردَن، دور نِگَه مِی دارَد
دیکشنری عربی به فارسی
يُبعِثُ
يُبعِثُ
اِرسال کَردَن، او مِی فِرِستَد
دیکشنری عربی به فارسی
يُبرِزُ
يُبرِزُ
آشکار کَردَن، بَرجَستِه اَست
دیکشنری عربی به فارسی
يُبذِلُ
يُبذِلُ
اِعمال کَردَن، خَرج مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يُبدِلُ
يُبدِلُ
جایگُزین کَردَن، او جایگُزین مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يُزهِرُ
يُزهِرُ
شُکوفِه دادَن، شُکوفا مِی شَوَد
دیکشنری عربی به فارسی
يُزعِجُ
يُزعِجُ
آزار دادَن، آزار مِی دَهَد
دیکشنری عربی به فارسی
يُذهِلُ
يُذهِلُ
مَبهُوت کَردَن، شِگِفت زَدِه مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی