معنی يُبَشِّرُ
يُبَشِّرُ
اعلان کردن، موعظه می کند
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با يُبَشِّرُ
يُؤَجِّرُ
يُؤَجِّرُ
اِجارِه دادَن، او اِجارِه مِی دَهَد
دیکشنری عربی به فارسی
يُؤَثِّرُ
يُؤَثِّرُ
تِکان دادَن، تَاثیر مِی گُذارَد، تأثیر گُذاشتَن
دیکشنری عربی به فارسی
يُوَقِّرُ
يُوَقِّرُ
اِحتِرام گُذاشتَن، او اِحتِرام مِی گُذارَد
دیکشنری عربی به فارسی
يُوَفِّرُ
يُوَفِّرُ
تَسهِیل کَردَن، او فراهَم مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يُنَشِّئُ
يُنَشِّئُ
تَرکیب کَردَن، ایجاد مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يُنَشِّدُ
يُنَشِّدُ
سُرود خوٰاندَن، او شُعار مِی دَهَد
دیکشنری عربی به فارسی
يُكَفِّرُ
يُكَفِّرُ
جُبران کَردَن، او کافَر اَست
دیکشنری عربی به فارسی
يُقَدِّرُ
يُقَدِّرُ
تَقریبی کَردَن، او قَدردانی مِی کُند، تَخمِین زَدَن
دیکشنری عربی به فارسی
يُفَسِّرُ
يُفَسِّرُ
توضیح دادَن، او تُوضِیح مِی دَهَد
دیکشنری عربی به فارسی