معنی يَوصِي
يَوصِي
پیشنهاد کردن، او توصیه می کند
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با يَوصِي
تَوصِيف
تَوصِيف
ویژِگی سازی، تُوضِیحات
دیکشنری عربی به فارسی
يَومِيّ
يَومِيّ
روزانِه
دیکشنری عربی به فارسی
يَكفِي
يَكفِي
کافی بودَن، کافی اَست
دیکشنری عربی به فارسی
يَفنِي
يَفنِي
رَد کَردَن، مَصرَف می کُنَد
دیکشنری عربی به فارسی
يَغلِي
يَغلِي
جوش آوَردَن، مِی جوشَد
دیکشنری عربی به فارسی
يَغرِي
يَغرِي
وَسوَسِه کَردَن، او وَسوَسِه مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يَعوِي
يَعوِي
زوزِه کِشیدَن، زوزِه می کِشَد
دیکشنری عربی به فارسی
يَشفِي
يَشفِي
دَرمان کَردَن، شَفا مِی دَهَد
دیکشنری عربی به فارسی
يَخفِي
يَخفِي
پِنهان کَردَن، پِنهان مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی