معنی يَملَأُ
يَملَأُ
دوباره پر کردن، پر می کند، پر کردن
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با يَملَأُ
يَهدَأُ
يَهدَأُ
فُروکِش کَردَن، او آرام مِی شَوَد
دیکشنری عربی به فارسی
يَمنَحُ
يَمنَحُ
اِعطا کَردَن، اِعطا شُد
دیکشنری عربی به فارسی
يَمسَحُ
يَمسَحُ
لَکِّه دار کَردَن، او پاک مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يَصلَعُ
يَصلَعُ
کَچَل شُدَن، او کَچَل مِی شَوَد
دیکشنری عربی به فارسی
يَبلَعُ
يَبلَعُ
بَلعیدَن، آب دَهانَش را قورت مِی دَهَد
دیکشنری عربی به فارسی