معنی يَكتُبُ
يَكتُبُ
نویسنده، او می نویسد
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با يَكتُبُ
يَهرُبُ
يَهرُبُ
فَرار کَردَن، او فَرار مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يَنقُبُ
يَنقُبُ
حَفّاری کَردَن، او حَفّاری مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يَنسُبُ
يَنسُبُ
نِسبَت دادَن، سوخاری
دیکشنری عربی به فارسی
يَكمُنُ
يَكمُنُ
کَمین کَردَن، او دُروغ مِی گویَد
دیکشنری عربی به فارسی
يَكسِبُ
يَكسِبُ
دَریافت کَردَن، او بَرَندِه مِی شَوَد
دیکشنری عربی به فارسی
يَقتُلُ
يَقتُلُ
تِرُور کَردَن، او می کُشَد
دیکشنری عربی به فارسی
يَطلُبُ
يَطلُبُ
دَرخوٰاست دادَن، او مِی پُرسَد، دَرخوٰاست رَسمی دادَن
دیکشنری عربی به فارسی
يَرقُبُ
يَرقُبُ
چَشم دوختَن، او تَمَاشَا مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يَحسُبُ
يَحسُبُ
مُحاسِبِه کَردَن، او مُحاسِبِه مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی