معنی يَفتَخِرُ
يَفتَخِرُ
افتخار کردن، او افتخار می کند
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با يَفتَخِرُ
يَنتَظِرُ
يَنتَظِرُ
اِنتِظار کَردَن، او مُنتَظِر اَست
دیکشنری عربی به فارسی
يَفتَعِلُ
يَفتَعِلُ
بِداهِه نَوازی کَردَن، او خَلَق مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يَفتَرِضُ
يَفتَرِضُ
فَرض کَردَن، او فَرض مِی کُند، فَرضیِّه سازی کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
يَفتَرِسُ
يَفتَرِسُ
بَلعیدَن، شِکار مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يَفتَرِدُ
يَفتَرِدُ
تَحسِین کَردَن، خُودَش را جُدا مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يَعتَذِرُ
يَعتَذِرُ
دَر حالِ عُذرخوٰاهی، او عُذرخوٰاهی مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يَحتَقِرُ
يَحتَقِرُ
خَشمگین شُدَن، تَحقِیر مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی