معنی يَغمُرُ
يَغمُرُ
غرق کردن، غلبه می کند
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با يَغمُرُ
يُغمِرُ
يُغمِرُ
غوطِه وَر کَردَن، او غَلَبِه مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يَكمُنُ
يَكمُنُ
کَمین کَردَن، او دُروغ مِی گویَد
دیکشنری عربی به فارسی
يَشهُرُ
يَشهُرُ
شُهرَت یافتَن، او مَعروف اَست
دیکشنری عربی به فارسی
يَشكُرُ
يَشكُرُ
قَدردانی کَردَن، مُتَشَکّرم
دیکشنری عربی به فارسی
يَشعُرُ
يَشعُرُ
اِحساس کَردَن، او اِحساس مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يَأمُلُ
يَأمُلُ
اُمید داشتَن، او اُمیدوار اَست
دیکشنری عربی به فارسی
يَذكُرُ
يَذكُرُ
بِه یاد آوَردَن، اِشارِه مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يَخمُنُ
يَخمُنُ
گُمان کَردَن، او حَدس مِی زَند
دیکشنری عربی به فارسی
يَحضُرُ
يَحضُرُ
مُتَّهَم کَردَن، او حُضور مِی یابَد، حُضور داشتَن
دیکشنری عربی به فارسی