معنی يَعَكِسُ
يَعَكِسُ
مزاحمت کردن، منعکس می کند
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با يَعَكِسُ
يَعكِسُ
يَعكِسُ
بازتابیدَن، مُنعَکِس مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يَفَاكِسُ
يَفَاكِسُ
فَکس کَردَن، فَکس
دیکشنری عربی به فارسی