معنی يَستَكشِفُ
يَستَكشِفُ
کاوش کردن، او کاوش می کند
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با يَستَكشِفُ
يَستَهدِفُ
يَستَهدِفُ
هَدَف قَرار دادَن، هَدَف گیری
دیکشنری عربی به فارسی
يَستَحدِفُ
يَستَحدِفُ
هَدَف گُذاری کَردَن، او وَسوَسِه مِی شَوَد
دیکشنری عربی به فارسی