معنی يَستَخرِجُ
يَستَخرِجُ
استخراج کردن، او استخراج می کند
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با يَستَخرِجُ
يَستَورِدُ
يَستَورِدُ
وارِد کَردَن، وارِدات
دیکشنری عربی به فارسی
يَستَخدِمُ
يَستَخدِمُ
مَهار کَردَن، اِستِفادِه می شَوَد
دیکشنری عربی به فارسی