معنی يَرتَكِبُ
يَرتَكِبُ
قلّاب انداختن، او متعهّد می شود
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با يَرتَكِبُ
يَقتَرِبُ
يَقتَرِبُ
نَزدیک شُدَن، او نَزدیک مِی شَوَد
دیکشنری عربی به فارسی
يَجتَنِبُ
يَجتَنِبُ
اِجتِناب کَردَن، او اِجتِناب مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يَرتَبِطُ
يَرتَبِطُ
چَسباندَن، مُتَصِّل مِی شَوَد
دیکشنری عربی به فارسی
يَحتَسِبُ
يَحتَسِبُ
ویژِگی دانِستَن، او حِساب مِی کُند، مُحاسِبِه کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی