معنی يَخنَقُ
يَخنَقُ
خفه کردن، او خفه می شود
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با يَخنَقُ
يَخنُقُ
يَخنُقُ
خَفِه کَردَن، او خَفِه مِی شَوَد
دیکشنری عربی به فارسی
يَمنَحُ
يَمنَحُ
اِعطا کَردَن، اِعطا شُد
دیکشنری عربی به فارسی
يَصنَعُ
يَصنَعُ
طَبَقِه بَندی کَردَن، او مِی سازَد، ساختَن، مُدِل کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
يَخضَعُ
يَخضَعُ
تَسلِیم شُدَن، اِرسال کُنید
دیکشنری عربی به فارسی