معنی يَخطُو
يَخطُو
بلند قدمی برداشتن، قدم می گذارد
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با يَخطُو
يَطفُو
يَطفُو
پَریدَن، شِناورها
دیکشنری عربی به فارسی
يَدعُو
يَدعُو
اِحضار کَردَن، او تَماس مِی گیرَد
دیکشنری عربی به فارسی