معنی يَحمَرُّ
يَحمَرُّ
سرخ شدن، او قرمز می شود، قرمز شدن
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با يَحمَرُّ
يَحتَسُّ
يَحتَسُّ
آسپیرِه کَردَن، او مِی نوشَد
دیکشنری عربی به فارسی
يَحتَجُّ
يَحتَجُّ
حَمله کَردَن، اِعتِراض مِی کُند، مَعلولِیَت دادَن
دیکشنری عربی به فارسی