معنی يَجتَمِعُ
يَجتَمِعُ
آزمون دادن، جمع می کند، دور هم جمع شدن
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با يَجتَمِعُ
يَعتَمِدُ
يَعتَمِدُ
تِکیِه کَردَن، او وابَستِه اَست
دیکشنری عربی به فارسی
يَجتَهِدُ
يَجتَهِدُ
تَلاش کَردَن، او سَخت کار مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يَجتَنِبُ
يَجتَنِبُ
اِجتِناب کَردَن، او اِجتِناب مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يَجتَحِمُ
يَجتَحِمُ
حَمله کَردَن، او تَهَاجُم مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يَتَبِعُ
يَتَبِعُ
دُنبالِه دار بودَن، او دُنبال مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی