معنی يَجتَحِمُ
يَجتَحِمُ
حمله کردن، او تهاجم می کند
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با يَجتَحِمُ
يَقتَحِمُ
يَقتَحِمُ
بی اِختیار گُفتَن، او طوفان مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يَنتَقِمُ
يَنتَقِمُ
اِنتِقام گِرِفتَن، او اِنتِقام مِی گیرَد
دیکشنری عربی به فارسی
يَجتَهِدُ
يَجتَهِدُ
تَلاش کَردَن، او سَخت کار مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يَجتَنِبُ
يَجتَنِبُ
اِجتِناب کَردَن، او اِجتِناب مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يَجتَمِعُ
يَجتَمِعُ
آزمون دادَن، جَمع مِی کُند، دُورِ هَم جَمع شُدَن
دیکشنری عربی به فارسی
يَحتَسِمُ
يَحتَسِمُ
پیاده شُدَن، او تَصمِیم مِی گیرَد
دیکشنری عربی به فارسی
يَحتَجِمُ
يَحتَجِمُ
پیشگیری کَردَن، اَخم مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی