جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با يَتَمَتَّعُ

يَتَوَقَّعُ

يَتَوَقَّعُ
اِنتِظار داشتَن، او اِنتِظار دارَد، پیش بینی کَردَن، اِمضا کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی