معنی يَتَذَكَّرُ
يَتَذَكَّرُ
به یاد آوردن، او به یاد می آورد
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با يَتَذَكَّرُ
يَتَفَكَّرُ
يَتَفَكَّرُ
مُلاحَظِه کَردَن، او فِکر مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يَتَفَجَّرُ
يَتَفَجَّرُ
گُل دادَن، او مُنفَجِر مِی شَوَد، پارِه کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
يَتَعَثَّرُ
يَتَعَثَّرُ
لَنگیدَن، او تِلو تِلو مِی خُورد، لَنگ زَدَن
دیکشنری عربی به فارسی
يَتَطَوَّرُ
يَتَطَوَّرُ
تَکَامُل یافتَن، تَوسِعَه مِی دَهَد
دیکشنری عربی به فارسی
يَتَصَوَّرُ
يَتَصَوَّرُ
تَصَوُّر کَردَن، او تَصَوُّر مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يَتَذَوَّقُ
يَتَذَوَّقُ
چِشیدَن، او طَعم مِی دَهَد
دیکشنری عربی به فارسی
يَتَبَخَّرُ
يَتَبَخَّرُ
تَبخِیر شُدَن، او تَبخِیر مِی شَوَد
دیکشنری عربی به فارسی
يَتَأَكَّدُ
يَتَأَكَّدُ
مُطمَئِن شُدَن، او مُطمَئِن اَست
دیکشنری عربی به فارسی