معنی يَتَبَنَّى
يَتَبَنَّى
حمایت کردن، او قبول می کند
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با يَتَبَنَّى
يَتَنَحَّى
يَتَنَحَّى
کِنارِه گیری کَردَن، کِنار مِی رود
دیکشنری عربی به فارسی