معنی يَتَأَكَّدُ
يَتَأَكَّدُ
مطمئن شدن، او مطمئن است
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با يَتَأَكَّدُ
يَتَفَكَّرُ
يَتَفَكَّرُ
مُلاحَظِه کَردَن، او فِکر مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يَتَعَقَّدُ
يَتَعَقَّدُ
گِرِفتار شُدَن، پیچیدِه مِی شَوَد
دیکشنری عربی به فارسی
يَتَذَكَّرُ
يَتَذَكَّرُ
بِه یاد آوَردَن، او بِه یاد مِی آوَرد
دیکشنری عربی به فارسی
يَتَجَمَّدُ
يَتَجَمَّدُ
یَخ زَدَن، مُنجَمِد مِی شَوَد
دیکشنری عربی به فارسی
يَتَأَلَّمُ
يَتَأَلَّمُ
دَرد کَردَن، او دَرد دارَد
دیکشنری عربی به فارسی
يَتَأَزَّمُ
يَتَأَزَّمُ
جُنبِش کُنان، بَدتَر مِی شَوَد
دیکشنری عربی به فارسی