معنی يَتَأَزَّمُ
يَتَأَزَّمُ
جنبش کنان، بدتر می شود
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با يَتَأَزَّمُ
يَتَأَلَّمُ
يَتَأَلَّمُ
دَرد کَردَن، او دَرد دارَد
دیکشنری عربی به فارسی
يَتَقَدَّمُ
يَتَقَدَّمُ
پیشرَفت کَردَن، او پیشرَفت مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
يَتَضَخَّمُ
يَتَضَخَّمُ
وَرَم کَردَن، مُتِوَرِّم مِی شَوَد
دیکشنری عربی به فارسی
يَتَأَكَّدُ
يَتَأَكَّدُ
مُطمَئِن شُدَن، او مُطمَئِن اَست
دیکشنری عربی به فارسی