معنی يَأخُذُ
يَأخُذُ
دست گرفتن، او می گیرد، برداشتن
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با يَأخُذُ
يَأمُلُ
يَأمُلُ
اُمید داشتَن، او اُمیدوار اَست
دیکشنری عربی به فارسی