معنی هَدى
هَدى
راهنمایی کردن، مهماندار
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با هَدى
هَدم
هَدم
تَخریب کَردَن، تَخرِیب، ویرانی
دیکشنری عربی به فارسی