معنی وِقَايَة
وِقَايَة
پیشگیری، حفاظت
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با وِقَايَة
وِلَايَة
وِلَايَة
اُستانداری، دولَت، وِلایَت
دیکشنری عربی به فارسی
وِصَايَة
وِصَايَة
اَمانَت داری، قَیمومیَّت، سَرپَرَستی
دیکشنری عربی به فارسی
حِمَايَة
حِمَايَة
اَمانَت داری، حِفاظَت
دیکشنری عربی به فارسی
دِعَايَة
دِعَايَة
حِمایَت، تَبلِیغَات
دیکشنری عربی به فارسی
رِوَايَة
رِوَايَة
رِوایَت، یِک رُمان
دیکشنری عربی به فارسی
رِعَايَة
رِعَايَة
مُراقِبَت، پَرَستاری، سَرپَرَستی، حِمایَت مالی
دیکشنری عربی به فارسی
كِفَايَة
كِفَايَة
کِفایَت
دیکشنری عربی به فارسی
هِوَايَة
هِوَايَة
سَرگَرمی
دیکشنری عربی به فارسی
وِكَالَة
وِكَالَة
مُدیریَّت، یِک آژانس
دیکشنری عربی به فارسی