معنی وَقَّتَ
وَقَّتَ
زمان بندی کردن، زمان
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با وَقَّتَ
وَقَّفَ
وَقَّفَ
وَقف کَردَن، تَوَقُّف، نُقطِه گُذاری کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
وَقَّعَ
وَقَّعَ
اِمضا کَردَن، او اُفتاد
دیکشنری عربی به فارسی
وَقَّرَ
وَقَّرَ
حُرمَت گُذاشتَن، او اِحتِرام مِی گُذارَد
دیکشنری عربی به فارسی
بَقَّعَ
بَقَّعَ
لَکِّه اَنداختَن، پاشیدَن
دیکشنری عربی به فارسی
حَقَّرَ
حَقَّرَ
کاهِش دادَن، گارد سیاه
دیکشنری عربی به فارسی
دَقَّقَ
دَقَّقَ
تَصحِیح کَردَن، او بَررَسی کَرد
دیکشنری عربی به فارسی
ثَبَّتَ
ثَبَّتَ
مُحکَم کَردَن، ثابِت، ثابِت کَردَن، ثُبات دادَن
دیکشنری عربی به فارسی
صَوَّتَ
صَوَّتَ
رأی دادَن، صِدا
دیکشنری عربی به فارسی
عَقَّلَ
عَقَّلَ
مَنطِقی کَردَن، ذِهن
دیکشنری عربی به فارسی