معنی وَظِيفَة
وَظِيفَة
وظیفه، شغل، عملکرد
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با وَظِيفَة
خَلِيفَة
خَلِيفَة
جانِشین
دیکشنری عربی به فارسی
وَظِيفِي
وَظِيفِي
عَمَلکَردی، کاربُردی
دیکشنری عربی به فارسی
وَصِيَّة
وَصِيَّة
وَصیَّت نامِه، فَرمان
دیکشنری عربی به فارسی
وَثِيقَة
وَثِيقَة
مُستَنَدات، سَنَد، مَدرَک
دیکشنری عربی به فارسی