معنی وَردِيَّة
وَردِيَّة
صورتی
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با وَردِيَّة
فَردِيَّة
فَردِيَّة
فَردِیَت، فَردی
دیکشنری عربی به فارسی
شَرعِيَّة
شَرعِيَّة
قانونیَّت، مَشروعِیَت
دیکشنری عربی به فارسی
شَرطِيَّة
شَرطِيَّة
شَرطیَّت، پُلیس زَن
دیکشنری عربی به فارسی
مَعدِيَّة
مَعدِيَّة
واگیرداری، مُسری
دیکشنری عربی به فارسی
فِردِيَّة
فِردِيَّة
فَردِیَت
دیکشنری عربی به فارسی
فَرضِيَّة
فَرضِيَّة
فَرضیِّه سازی، فَرضیِّه
دیکشنری عربی به فارسی
وَحشِيَّة
وَحشِيَّة
بَربَرِیَّت، وَحشیگَری
دیکشنری عربی به فارسی
بَرِيَّة
بَرِيَّة
وَحشیگَری، بیابان
دیکشنری عربی به فارسی
وَصِيَّة
وَصِيَّة
وَصیَّت نامِه، فَرمان
دیکشنری عربی به فارسی