معنی وَحش
وَحش
هیولا، یک هیولا
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با وَحش
فَحش
فَحش
پَلیدی، فَحّاشی
دیکشنری عربی به فارسی
وَحي
وَحي
وَحی، اِلهام
دیکشنری عربی به فارسی
وحش
وحش
جانوران بیابانی، و دشتی
فرهنگ لغت هوشیار
وحش
وحش
جانور بیابانی، جمع وحوش
فرهنگ فارسی معین
وحش
وحش
جانوران بیابانی
فرهنگ فارسی عمید
وحش
وحش
جانور، حیوان، دد
متضاد: آدمی، انس
فرهنگ واژه مترادف متضاد