معنی وَبَّخَ
وَبَّخَ
سرزنش کردن، او سرزنش کرد
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با وَبَّخَ
دَبَّسَ
دَبَّسَ
سُنبِه کَردَن، چَرخید
دیکشنری عربی به فارسی
خَبَّأَ
خَبَّأَ
پِنهان کَردَن، مَخفی کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
ثَبَّتَ
ثَبَّتَ
مُحکَم کَردَن، ثابِت، ثابِت کَردَن، ثُبات دادَن
دیکشنری عربی به فارسی
عَبَّرَ
عَبَّرَ
عِبارَت گُفتَن، اَز طَریق، بَیان کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
سَبَّبَ
سَبَّبَ
عِلَّت آوَردَن، یِک دَلیل
دیکشنری عربی به فارسی
رَسَّخَ
رَسَّخَ
پارک کَردَن، تَاسیس کَرد
دیکشنری عربی به فارسی
رَبَّتَ
رَبَّتَ
بِه آرامی ضَربِه زَدَن، نَوَازِش کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
شَبَّهَ
شَبَّهَ
مُشَابِه دانِستَن، او بِه نَظَر مِی رِسید
دیکشنری عربی به فارسی
قَبَّلَ
قَبَّلَ
بوسیدَن، قَبل اَز
دیکشنری عربی به فارسی