معنی نُخبَوِيّ
نُخبَوِيّ
الطّبقی، نخبه گرا
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با نُخبَوِيّ
أُخَوِيّ
أُخَوِيّ
خَواهَرَانِه، بَرادَرانِه
دیکشنری عربی به فارسی
نَبَوِيّ
نَبَوِيّ
نَبَوِی
دیکشنری عربی به فارسی