جدول جو
جدول جو

معنی نَشَرَ

نَشَرَ
استقرار دادن، برای انتشار، تکثیر کردن، تبلیغ کردن، انتشار دادن، ارّه کردن، گسترش دادن
دیکشنری عربی به فارسی

واژه‌های مرتبط با نَشَرَ

حَشَرَ

حَشَرَ
دَستِه بَندی کَردَن، او جَمع شُد، چَپاندَن، گِرِفتار کَردَن، بِه صورَت مُثَلَّثی پُر کَردَن، بَستِه بَندی کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی